تقـابـل سـرد چیـن و ایـالات‌متحـده در فضـای "پسـاشـوروی"
کد مقاله : 1070-IRFP5-FULL
نویسندگان
احمد جانسیز *1، مهرداد عله پور2
1گروه علوم سیاسی دانشگاه گیلان
2دانشگاه گیلان
چکیده مقاله
چکیده
دوره پساجنگِ سرد همواره مناظرات نظری قابل توجهی را درخصوص دگردیسی‌های ژرف پدیدار شده در ساختار نظام بین‌الملل تجربه کرده است. از جمله‌ی دگردیسی‌های پدیدار شده؛ تلاش مجدانه قدرت نوظهور چین علیه هژمونی ایالات‌متحده در آوردگاهِ راهبردیِ آسیای مرکزی است که از آن تحت عنوان "بازی بزرگ جدید" یاد می‌شود. توضیح اینکه؛ براساس بازی مزبور مقامات پکن با کاربست رویکرد "تقابل و یا تعاملِ" با اصول سه‌گانه "اشاعه"، "گسترش" و "مداخله‌گراییِ" واشنگتن در منطقه آسیای‌مرکزی، سعی‌شان بر این امر استوار است که با تأثیرگذاری بر دینامیک سیکل قدرت بین‌المللی و ایجاد سیستم تک ـ چندقطبیِ متعادل، نه‌تنها سهم خود را از قدرت جهانی افزایش دهند بلکه رقابت سنتی قدرت‌های بزرگ را وارد دوران نوینی نمایند. حال باتوجه به موارد فوق‌الذکر سؤالی که نگارندگان پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و با به‌کارگیری مؤلفه‌های رئالیسم‌تهاجمی درصدد پاسخ به چرایی آن برآمده‌اند، این است که رویکرد استراتژیک جمهوری‌خلق‌چین به تحرکات ایالات‌متحده در آوردگاه راهبردی آسیای مرکزی بر چه مبنایی استوار است؟ طبق یافته‌های پژوهش حاضر، متأثر از شرایط ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیکِ منطقه مزبور، مقامات واشنگتن درصدد هستند تا ضمن تثبیت نفوذ و قدرت خود در منطقه، نه‌تنها با اهداف اساسی چین در بهره‌برداری از منابع انرژیِ آسیای‌مرکزی به مقابله بپردازند، بلکه با تشدید برخی تمایلات جدایی‌طلبانه، جمهوری‌خلق‌چین را درگیر چالش‌های امنیتیِ ماهویِ ژرفی نمایند. اما در نقطه مقابل، منابع قابل ‌توجه انرژی و همجواری‌ ژئوپلیتیک، مقامات پکن را بر آن داشته است که در روابط و تعامل‌نوین خود در منطقه‌‌‌ی استراتژیک آسیای‌مرکزی، و در راستای مقابله با سیادت‌جویی ایالات‌متحده، نه‌تنها امنیت‌ موسع را در پرتو اولویت منافع اقتصادی در دستور کار خود قرار دهند، بلکه به زمینه‌سازی و ایجاد سیستم چندجانبه متعادل بپردازند.
کلیدواژه ها
واژگان‌کلیدی: "رویکرد ‌راهبردی"، "آسیا ـ پاسیفیک"، "هژمون و آنتی‌هژمون"، "دوران‌گذار"، "قدرت ‌نوظهور".
وضعیت: پذیرفته شده برای ارسال فایل های ارائه پوستر
login