تفوقِ ساختار چهار وجهی بر کارگزار، در شکلگیری سیاست خارجی ایران پس از انقلاباسلامی 1979 |
کد مقاله : 1161-IRFP5-FULL |
نویسندگان |
سید محمد حسینى * گروه حقوق، دانشکده حقوق، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز |
چکیده مقاله |
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را می توان از دو منظر کارگزار محور و ساختار محور تبیین نمود. در واقع سیاست خارجی محصول روابط قوام بخش عناصر کارگزاری و عناصر ساختاری است . اصالت دادن به هر یک و در حاشیه قرار دادن دیگری ، ضرورتا منجر به تحلیلی تقلیل گرایانه در مورد سیاست خارجی می شود. از این رو این مقاله در واکنش به دیدگاهِ صرفأ کارگزار محور نمیخواهد دیدگاهِ صرفأ ساختار محور ارائه کند بلکه با اعتقاد به رابطه متقابل و قوامبخش ساختار-کارگزار در تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، میخواهد بر اساس مطالعه شباهتها و قیاسهای تاریخی، وزن چهار عامل ساختاری شامل: معمای امنیت، تعینات ساختار نظامبینالملل، الزامات ژئوپلوتیک و ژئواکونومیک را در تبیین سیاست خارجی ایران نشان دهد. این مقاله با روشی تحلیلی تاریخی به چرایی رفتار امنیتی ایران در محیط خاورمیانه میپردازد. تحلیل تاریخی در این مقاله نشان می دهد وزن بالای این ساختار چهارضلعی در تعیین سیاست خارجی ایران نسبت به عوامل کارگزاری موجب شده است، اولویت و دغدغه دائمی و پایدار تصمیمگیران سیاست خارجی ایران، حفظ امنیت وجودی باشد به گونهای که اگر ماهیت نظامی سیاسی در ایران از دولتی غربستیز به دولتی غربگرا نیز تغییر یابد، حفظ امنیت وجودی، اولویت نخست دولت غربگرا نیز خواهد بود. |
کلیدواژه ها |
سیاست خارجى، ایران، تحلیل تاریخى، ساختار، کارگزار |
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی |